شرمنده که ما خواب بودیم و تو رفتی حاج قاسم /شهادتی که باید عامل وحدت شود نه درگیری های جناحی/دلنوشته‌های کاربران خبرآنلاین برای سردار شهید سلیمانی
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۶۹۶۹۱
به گزارش خبرآنلاین، سپیده دم جمعه ۱۳ دی، با بهت و شوک بزرگی آغاز شد، روزی که سردار حاج قاسم سلیمانی توسط بالگردهای آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بغداد ترور و به شهادت رسید.
«غمت در نهان خانه دل نشیند»، «کمرم شکست، هنوز رفتنت را باور ندارم»، «چرا رفتی چرا من بیقرارم»، «خداحافظ محبوب ... خداحافظ دوست داشتنی .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
شهادت مبارکت سردار
برخی کاربران خبرآنلاین، با دلنوشته های خود اندوه‌شان را از شهادت سردار سلیمانی بیان کردند. نبی الله حیدری یکی از کاربرانی است که برای سردار نوشت:« افتخار میکنم که با حاج قاسم سلیمانی هموطنم.»
محمد نیز با کنایه به درگیری های جناحی کشور، برای شهید حاج قاسم نوشت:« سلام سردار! جایت خالی است! کاش بودی و می دیدی که آرزویت در وحدت ملت از هر جناحی که هستند شدنی است فقط کاش قدر آن را می دانستیم و خون مقدست را برای درگیریهای جناحی و انتخابات ۵۰ روز بعد خرج نمی کردیم.»
مهرنوش نگهبان هم یکی دیگر از کاربرانی است که برای شهید سلیمانی نوشت:« شهادت مبارکت سردار...جذبه آن چشمان پرصلابتت هیچ وقت از یادم نمی رود و خوشحالم معاصر تو بودم و خوشحالتر از اینکه اگر روزی فرزندم از تو پرسید بگم من صحبتهایش را شنیده ام و رشادتهایش را دیده ام.»
شرمنده که ما خواب بودیم تو بیدار
در این میان بسیاری از مخاطبان، از ادامه دادن راه و رسم زندگی و منش حاج قاسم روایت کرده اند. کاربری در دلنوشته‌ای برای سردار نوشت: «سلام سردار شرمنده که ما خواب بودیم تو بیدار، سلام سردارشرمنده که ماخواب بودیم پیش خانواده وتودور ازخانواده، شرمنده سردارکه درغفلت وخواب ما تورابه شهادت رساندند. آخه توایران را خانواده خودت میدونستی و برای همین ۴۰سال دور از خانواده بودی. تو سینه سپر کردی برای ما وشهید شدی تا ما راحت وآسوده بخوابیم. شرمنده سردار اما بهت قول میدیم به قطره قطره خونت راهت ادامه دارد. سردار شهادتت مبارک.» این را اسفندیار یارعلی برای سپهبد شهید سلیمانی نوشته است.
ابومهدی نیز نوشت:« امروز در نبود سردار تصمیم می‌گیرم آنگونه باشم که او دوست داشت همه ما سرباز ولایت باشیم، مگر می‌شود دم از راه حسین زد ولی آماده شهادت نبود و از شهادت ترسید. باز با خودم عهد میبندم چون تو را دوست دارم ای سردار قلبها خلق و خوی و حتی رفتار و فکرم مانند تو باشد و حافظ عقیده و ادامه دهنده راهی باشم که تو می رفتی نه در شعار که در عمل. شهادت مبارک عزیزم. هزار بار عکست را بوسیدم در فراقت.......»
اهورا دختری متولد دهه ۸۰ است که نوشت:« آسوده بخواب سردار قاسم سلیمانی های (دهه ی هشتادی) بیدارند.»
مشروح نظران کاربران خبرآنلاین را اینجا بخوانید.
۲۷۲۱۵
کد خبر 1343656منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: شهید سپهبد قاسم سلیمانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۶۹۶۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلنوشته فرمانده اسبق سپاه امیرالمومنین (ع) همزمان با تفحص پیکر شهید «محمدشفیع فیضی‌زاده»
ایسنا/ایلام همزمان با انتشار خبر تفحص پیکر مطهر شهید محمدشفیع فیضی‌زاده، فرمانده اسبق سپاه امیرالمومنین (ع) دلنوشته خود خطاب به شهید را منتشر کرد.
«محمدتقی قاسمی» در این دلنوشته آورده است: رجعت مردی از تبار مجاهدان، مردی از نسل یوسف که غربت و تنهای را برای آیندگان در شبی طوفانی و نبردی غریبانه و عاشورایی در سرزمینی غریب در میان آتش و خون در آن روزهای تشخیص مرد از نا مرد در مدت زمانی طولانی چهل و یک سال به یاد گار گذاشت تا هجران و غریبی یوسف هرگز فراموش نشود.
«محمدشفیع فیضی‌زاده» کی تو را می شناسد آیا نسل امروز شما را می شناسند؟ می‌دانند که نبردهای شما در آن روزگار غربت و تنهایی در دل خاک دشمن، چه وحشتی در اردوگاه ارتش متجاوز بعث عراق ایجاد کرد، مانده‌ام ای سرو قامت شکسته‌ام کدام حماسه شما را بنگارم، قلم عاجز و زبانم ناتوان از «میمک» یا «دشت هلاله» و «شور شرین» و «چنگوله» و «مهران» و نبردهای چریکی در عمق خاک عراق را بگویم یا شناسایی‌های در دل شب برای نیروی شجاع اطلاعات و عملیات لشکر امیرالمومنین (ع) را.
چه زیبا و عاشقانه و عارفانه و شجاعانه به استقبال خطر می‌رفتی. به یاد دارم و هرگز فراموش نخواهم کرد آن روزگار تلخ و شیرین را در هنگامه نبرد و خطر را ای هم سنگرم کدام عملیات و نبرد ذکر کنم.
عبور از خطوط دفاعی ارتش متجاوز بعث عراق در تاریکی شب در میان مین‌های گسترده و کمین کرده در عقبه دشمن، بارها بین مرگ و زندگی قرار گرفتی تا خطر را از کشور و انقلاب دفع و رفع شود که امنیت ملی تأمین شود آری ای هم قطار دلاور سفر کرده‌ام سال‌ها به انتظارات نشستیم و گریستیم، دلم شکسته وقتی خبر رجعتت شنیدم.
به یاد شب عملیات والفجر ۳ در مرداد ماه سال ۱۳۶۲ در آن گرمای تابستان و عبور بچه‌های اطلاعات و عملیات به عمق خاک عراق به منظور انهدام یگان‌های زرهی و مکانیزه ارتش متجاوز بعث عراق، قبل از آغاز عملیات رزمندگان خط‌شکن، امیدشان شما بودی، چهل و یک سال غریبی، چهل و یک سال صحرانشینی، چهل و یک سال انتظار.
رفتند یاران چابک سواران و دشمن شکاران یاد همه شهیدان گرامی باد
انتهای پیام
گزارشگر قديمى راديو دار فانى را وداع گفت