«حاج قاسم»؛ با درس خواندن، انتقامتان را میگیرم
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۳۴۱۰۹
دانشآموزان سراسر کشور در همذاتپنداری با سردار سلیمانی به خلق دلنوشتههایی پرداختند که گزیدهای از این دلنوشتهها در کتاب «منم یک حاج قاسم دیگر» وارد بازار نشر شد.
به گزارش مشرق، کتاب «منم یک حاج قاسم دیگر» مجموعهای از دلنوشتههای دانشآموزان سراسر کشور درباره «شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی» است که دیماه سال ۹۸ طی یک حمله تروریستی به مقام رفیع شعادت نائل آمده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از میان صدها دلنوشته که از سراسر کشور برای این پویش ارسال شده است، ۱۴۲ دلنوشته برای درج در این کتاب برگزیده شدهاند.
در یکی از دلنوشتههای دانشآموزی به قلم زهرا عباسی دانشآموز دوره متوسطه دوم از استان اردبیل خطاب به سردار سلیمانی میخوانید:
« سلام سردار دلها. چقدر دلم برات تنگشده است. چند روزی است که رفتهای اما برای من انگار چند سال است. وقتی شنیدیم جنایتکاران آمریکایی شما را به شهادت رساندند اصلاً باورم نمیشد و بسیار گریه کردم.
سردار عزیز شما برای من یک پدر بودید. پدری که از فرزندانش محافظت میکرد. خندههایتان از جلوی چشمانم نمیرود. لبخند شیرینی که به بچههای شهید میزدید کاش آن لحظه کنارتان بودم تا خودم را سپر شما میکردم. من هنوز هم در بهت هستم و ذهنم این واقعه را هضم نکرده است. شما قهرمان ما هستید، قهرمانی که یکتنه مقابل داعش و تروریستها ایستاد و نگذاشت دست متجاوزین به خاک کشور عزیزمان و حرم اهلبیت برسد.
اگر شما نبودید الآن ما در آسایش نبودیم. شما در گرما و سرما و شب و روز جنگیدید تا ما راحت و آسوده بخوابیم.
سردار عزیزم از اینجا از یک نقطه دور برایتان نامه مینویسم. میدانم که میخوانید اکنونکه این نامه را مینویسم چشمانم گریان هست و دلم خون. شما افتخار و غرور ما هستید هیچوقت نمیگذاریم خونتان پایمال شود. پدر مهربانم من به شما قول میدهم درسم را بخوانم و در آینده به کشورمان خدمت کنم. من تلاش میکنم مثل شما از کشورم دفاع کنم. من با درس خواندن انتقامتان را میگیرم و نمیگذارم دشمن به اهدافش برسد.
سردار عزیزم قول میدهم مثل شما پشتیبان رهبرم باشم و سرباز کوچکی برای ایشان باشم. سردار عزیزم در نبودنتان ویرانی در دلم حاکم است. نمیدانم این غم را چگونه تحملکنم. همه ما قدر شما را میدانیم و تاآخریننفس راهتان را ادامه میدهیم و نمیگذاریم کسی به این کشور نگاه چپ کند.»
کتاب «منم یک حاج قاسم دیگر» اردیبهشت ماه ۹۹ در مراسمی با حضور حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش رونمایی شد. این کتاب به همت سازمان دانشآموزی کشور و با مشارکت سازمانهای دانشآموزی سراسر کشور گردآوری و به چاپ رسیده است. «کتاب «منم یک حاج قاسم دیگر» مبتنی بر ۵ بخش از مجموعه پیامها، متن وصیت نامه، منتخب دلنوشتههای دانشآموزی، بیانات مقام معظم رهبری در خصوص شخص حاج قاسم سلیمانی و بخش تصاویر است.
هدف از جمعآوری این مجموعه بست و پیوند الگوها و اسوههای انقلابی با نسل نوجوان و جوان کشور است.
*پانا
منبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا سهام عدالت مجلس یازدهم حاج قاسم سلیمانی شهید سراسر کشور دلنوشته ها دانش آموزی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۳۴۱۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلنوشته فرمانده اسبق سپاه امیرالمومنین (ع) همزمان با تفحص پیکر شهید «محمدشفیع فیضیزاده»
ایسنا/ایلام همزمان با انتشار خبر تفحص پیکر مطهر شهید محمدشفیع فیضیزاده، فرمانده اسبق سپاه امیرالمومنین (ع) دلنوشته خود خطاب به شهید را منتشر کرد.
«محمدتقی قاسمی» در این دلنوشته آورده است: رجعت مردی از تبار مجاهدان، مردی از نسل یوسف که غربت و تنهای را برای آیندگان در شبی طوفانی و نبردی غریبانه و عاشورایی در سرزمینی غریب در میان آتش و خون در آن روزهای تشخیص مرد از نا مرد در مدت زمانی طولانی چهل و یک سال به یاد گار گذاشت تا هجران و غریبی یوسف هرگز فراموش نشود.
«محمدشفیع فیضیزاده» کی تو را می شناسد آیا نسل امروز شما را می شناسند؟ میدانند که نبردهای شما در آن روزگار غربت و تنهایی در دل خاک دشمن، چه وحشتی در اردوگاه ارتش متجاوز بعث عراق ایجاد کرد، ماندهام ای سرو قامت شکستهام کدام حماسه شما را بنگارم، قلم عاجز و زبانم ناتوان از «میمک» یا «دشت هلاله» و «شور شرین» و «چنگوله» و «مهران» و نبردهای چریکی در عمق خاک عراق را بگویم یا شناساییهای در دل شب برای نیروی شجاع اطلاعات و عملیات لشکر امیرالمومنین (ع) را.
چه زیبا و عاشقانه و عارفانه و شجاعانه به استقبال خطر میرفتی. به یاد دارم و هرگز فراموش نخواهم کرد آن روزگار تلخ و شیرین را در هنگامه نبرد و خطر را ای هم سنگرم کدام عملیات و نبرد ذکر کنم.
عبور از خطوط دفاعی ارتش متجاوز بعث عراق در تاریکی شب در میان مینهای گسترده و کمین کرده در عقبه دشمن، بارها بین مرگ و زندگی قرار گرفتی تا خطر را از کشور و انقلاب دفع و رفع شود که امنیت ملی تأمین شود آری ای هم قطار دلاور سفر کردهام سالها به انتظارات نشستیم و گریستیم، دلم شکسته وقتی خبر رجعتت شنیدم.
به یاد شب عملیات والفجر ۳ در مرداد ماه سال ۱۳۶۲ در آن گرمای تابستان و عبور بچههای اطلاعات و عملیات به عمق خاک عراق به منظور انهدام یگانهای زرهی و مکانیزه ارتش متجاوز بعث عراق، قبل از آغاز عملیات رزمندگان خطشکن، امیدشان شما بودی، چهل و یک سال غریبی، چهل و یک سال صحرانشینی، چهل و یک سال انتظار.
رفتند یاران چابک سواران و دشمن شکاران یاد همه شهیدان گرامی باد
انتهای پیام