دلنوشته فاطمه مغنیه برای شهید سردار سلیمانی
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۷۵۷۷۴
به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از العالم، روزنامه الاخبار لبنان در مطلبی با عنوان «از فاطمه عماد مغنیه به قاسم سلیمانی: مردی خارج از این زمانه» دلنوشتهای از فاطمه مغنیه، دختر شهید عماد مغنیه، فرمانده ارشد حزب الله لبنان منتشر کرد.
فاطمه مغنیه خطاب به حاج قاسم نوشته است: «دخترت زینب چند ماه پس از شهادت شما از من پرسید که کدام جدایی و فراق برای شما سختتر بود؟ من کمی گیج شدم که بگویم جدایی پدرم عماد یا برادرم جهاد یا دایی مصطفی یا شما.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او افزود: دختر شهید سلیمانی تعجب کرد و از من دلیلش را پرسید. دلیل این است حاج قاسم برای من به تمام معنا پدری کرد در حالی که من شاهد بوده ام که رزمندگان وقت ندارند که به وظایف پدری خود برسند. من همواره جوانی ام را در حال انتظار سپری کردم. همواره منتظر بودم که پدرم یا از جلسه بازگردد یا اینکه منتظر پایان جنگ یا پایان آماده باش بودم یا منتظر وقتی بودم که متعلق به خودش یا من نبود بلکه همواره متعلق به امت اسلامی بود.
دختر شهید مغنیه نوشت: اما شما ای حاج قاسم اندکی از وقت گرانبها و مقدس قهرمانان را به من دادی و آنچه عماد مغنیه نتوانسته بود یا عمرش کفاف نداده بود که از پدری به من دهد، به من دادی و در حق من پدری کردی. آنچه از پدرم نخواستم یا نتواستم به او بگویم از شما خواستم و به شما گفتم. شما هنگامی که انتظارش را داشتم یا نداشتم، حضور داشتی. اینکه شما به عنوان فرمانده قاسم سلیمانی در سالگرد شهادت عماد به منزل ما بیایی و جویای احوال ما شوی، عادی است، اما این انتظار که هرگاه به لبنان میآیی به منزل ما هم سری بزنی یا هنگامی که بیماری میشویم در بیمارستان به عیادت ما بیایی، عادی نبود.
فاطمه مغنیه در ادامه خطاب به حاج قاسم آورده است: من هرگز از شما نمیپرسم که چگونه برای جهاد و یاری مظلوم و جنگهایی که عامل تقویت و یاری ما شد وقت پیدا کردی؛ اما میپرسم که چگونه وقت برای جواب دادن همیشگی به تماس من و قرار دادن وقت گرانبهایت برای من را داشتی و این وقت را با عنوان «سلام عمو حال دختر ما چطور است؟» در اختیار من گذاشتی؟
او افزود: میدانم خیلیها آرزو میکنند آنها جای من باشند. امروز، با این حال، من به شما میگویم که از دست دادن شخصی مانند قاسم سلیمانی سختترین چیزی است که هر کسی میتواند پشت سر بگذارد، شاید مانند خارج شدن روح از بدن است. خداوند به قلب شما ای زینب، نرگس و فاطمه، خانواده دوم من، کمک کند. در تحقق عشق، محبت، انسانیت، مردانگی، دلاوری، پیروزی، زیبایی، دین و همه معانی و ارزشهای محمدی که پدر شما در عمل ثابت کرده است من چه به شما هدیه کنم.
دختر شهید عماد مغنیه در پایان نوشت: ایمان دارم که امثال حاج قاسم خود زمان شهادت و مرگ را انتخاب میکنند. من با عبارت سالی که گذشت نامه ام را به پایان نمیرسانم، زیرا سال و زمان برای شما مفهوم پیدا نمیکند و شما مردی خارج از زمان هستی.
الاخبار در ادامه آورده است: در روز ۱۶ فوریه ۲۰۱۸ فاطمه مغنیه احساس خود را هنگام رهسپار شدن با حاج قاسم سلیمانی به شهر مقدس مشهد ایران و پس از پایان مراسم دهمین سالگرد شهادت عماد مغنیه در تهران نوشت: اینکه بدون هماهنگی قبلی زیارت سرور و مولای ما علی بن موسی الرضا (ع) به همراه یکی از اولیا و سرباز وفادار به رهبر سید علی خامنهای (دام ظله) روزی ما شد. لحظهای که قابل وصف نیست و آروز میکنی که به اندازه یک عمر طولانی شود. هواپیما میان زمین و آسمان با مخلصترین مردمان در روی زمین و در دهمین سالگرد شهادت پدرم معلق است.
به نوشته الاخبار، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به این دلنوشته فاطمه مغنیه جواب داد و نوشت: باسمه تعالی دختر عزیزم فاطمه، دوستدار شما و خانواده شما به ویژه دوست و عزیزم «سامر» هستم. دخترم فاطمه! از این راه خارج نشوید که راه اولیا و راه بهشت است. این راه شما را به بهشت رضوان میرساند. نیازمند دعا شما هستم. پدرتان قاسم. هواپیمای مسیر مشهد.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: تحولات منطقه عماد مغنیه سردار سلیمانی قاسم سلیمانی فاطمه مغنیه عماد مغنیه دختر شهید حاج قاسم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۷۵۷۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حتی با تولد فرزندش هم جبهه را ترک نکرد
این یک بیت شعر با خط زیبای شهیدسید مهدی شاهچراغ برای همیشه به یادگار ماند: با صدهزار جلوه برون آمدی که من /با صدهزار دیده تماشا کنم تو را. شهیدسید مهدی شاهچراغ معلم و هنرمند خطاط بود. اما دغدغه جنگ و جبهه او را به میدان جهاد کشاند. سیدمهدی نه در دوران جنگ که پیش از آن در عرصه انقلاب و بیداری و آگاهی مردم و هم محلیهایش نسبت به ظلم رژیم شاه سهیم بود. شهید سیدمهدی شاهچراغ خیلی زود به آرزویش رسید و مزد مجاهدتهای خود را در عملیات غرورآفرین الی بیتالمقدس گرفت. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ او آسمانی شد، آنچه در ادامه میآید ماحصل همکلامی ما با محترمالسادات شاهچراغ همسر شهید سیدمهدی شاهچراغ است.
بیقرار رفتن بود
سیدمهدی متولد ۶ تیرماه سال ۱۳۳۸ دامغان بود. درسخوان بود و همزمان با درس و تحصیل کار هم میکرد. خدمت سربازیاش را در اصفهان سپری کرد. کمی بعد معلم شد و بعد از آن ازدواج کرد. همسرش میگوید: وقتی ازدواج کردم سنم کم بود. خیلی از کارهای خانه را بلد نبودم. سیدمهدی من را در کارهای خانه مثل آشپزی و لباس شستن کمک میکرد. همیشه نماز را اول وقت میخواند و من بلافاصله پشت سرش میایستادم. نمازهای جماعتمان را هیچگاه از یاد نمیبرم. زندگی خوبی داشتیم. او در دوران انقلاب هم فعالیت داشت. چند روز قبل از پیروزی انقلاب بود. مردم راهپیمایی میکردند. سیدمهدی در جلوی صف راهپیمایان، عکس امام (ره) را به سینه چسبانده بود و شعار میداد. جمعیت به پادگان نزدیک میشد. سیدمهدی میان نظامیان رفت و گروهی از آنها را همراه خود میان مردم کشاند. بعضیها میگفتند: «این چه کسی است که با جرأت آنها را به جمع ما میکشاند.» چند روز بعد پادگانهای ارتش به دست مردم فتح شد. جنگ که شروع شد، سیدمهدی هم بیقرار رفتن شد. جهاد فرصت دوبارهای برای همسرم بود. او کار، درس و معلمی را به عشق حضور در میدان جهاد رها کرد و راهی شد. با اینکه ما منتظر تولد فرزندمان بودیم. اما همین هم مانع سیدمهدی نشد.
خبر تولد فاطمه
خدا خیلی زود فاطمه را به ما هدیه کرد. خبر تولدش را در جبهه به او دادند. دوستانش میگفتند: یکی از بچهها فریاد زد: دختر سید مهدی متولدشده! همرزمانش که متوجه شدند، از شادی فریاد کشیدند و تبریک گفتند. شیرینی میخواستند. هرکس به نحوی سر به سر سیدمهدی میگذاشت. بعضیها از دور میگفتند:مبارکه! عدهای هم میپرسیدند:اسم دخترت را چی میگذاری؟ سیدمهدی با خوشحالی جواب داد: فاطمه!
فرمانده گردان رو به سیدمهدی کرد و گفت:شما دیگر برگرد! خانمت به شما احتیاج دارد. بچهها میخواستند از سیدمهدی خداحافظی کنند که او با حرفش همه را متعجب کرده و پاسخ داده بود: من تا آخرعملیات میمانم.
شهادت در بیت المقدس
همرزمش لحظه شهادت کنارش بود. ابوتراب کاتبی بعدها برایم از آن لحظه اینگونه روایت کرد. آتش سنگینی بود. خمپارهای به سنگرشان خورد به طرفشان رفتیم و صدای نالهای شنیدیم. کمرش ترکش خورده بود. میدانستم که به تازگی پدر شده است. دو انگشتر در دست داشت. آنها را درآوردم و صورتم را نزدیکش بردم و گفتم: سیدجان! بگو هر چی میخواهی بگو! دهانش را باز کرد تا چیزی بگوید، اما نتوانست و همان لحظه به شهادت رسید. همسرشهید در ادامه میگوید وقتی به شهادت رسید کوچکترین تغییری در صورتش ایجاد نشده بود. چهرهاش همان بود که موقع خداحافظی آخر دیده بودیم. گویی خوابیده بود.
بدرقه با دعای خیر
قبل از رفتن به جبهه پیش پدرش رفت تا از او هم اجازه بگیرد. پدرش بعدها برایم گفت سید مهدی آمد و در حالیکه سرش پایین بود به من گفت: پدر! از شما اجازه میخواهم تا با خیال راحت به جبهه بروم. من هم نگاهی به او کردم و پاسخ دادم با وضعی که همسرت دارد من صلاح نمیبینم که تنهایش بگذاری! فردای همان روز برای وداع آخر آمد. من هم که اصرار سیدمهدی را برای رفتن دیدم، رضایت دادم و دعای خیرم را بدرقه راه او کردم و گفتم خدا پشت و پناهت!
فاطمه و شهادت پدر
خیلی طول نکشید که خبر شهادت سیدمهدی را برای خانواده آوردند. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ در عملیات الی بیتالمقدس سیدمهدی به آرزویش رسید. تشییع پیکر شهید خیلی شلوغ بود. بسیاری از مردم آمده بودند تا حضورشان تسلی خاطر بازماندگان باشد. فاطمه، چند روزه بود. دائم گریه میکرد. فاطمه را روی سینه پدر شهیدش گذاشتند آرام شد.
از شهید سیدمهدی شاهچراغ وصیتنامهای بر جا ماند که در یازدهمین روز از اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ و تنها چند روز قبل از شهادتش آن را نوشت. شهید سیدمهدی شاهچراغ بسیار ولایتمدار بود. او در این نوشتار در کنار توصیههایی که به خانواده داشت از ملت ایران خواسته بود که برای امام دعا کنند.
منبع: روزنامه جوان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی